می خواهمت
سلام نفسم می خواهمت.... زرتشت وار بر گفتاری وپنداری وکرداری.... مسیحا وار بر مهری و بخشایشی....که جهان بر مهر است و عشق است و من خشم را به تو نخواهم اموخت... و من تفنگ دست تو نخواهم داد.... من کینه را بر تو نمی خواهم.... من کشتن را زور گفتن را.... اجبار کردن ومجبور بودن را ....ظلم کردن ومهمتر مظلوم بودن را ....تقلید کردن و مقلد بودن را به تو یاد نخواهم داد.... من تو را با دو بال ازاد و رها می خواهم تا خود بدانی که پرواز بر بیکران باید ها ونبایدها.... خوب ها و بدها..... زشتی و زیبایی ممکن است و در این رهایی دیگر جایی برای بودن ها نبودن ها هست .... هر چه هست عشق اس...
نویسنده :
مامان حسیب
20:32