تقدیم به مادر گلم
حکایت سپیده
مادر تو رفیع ترین داستان حیات منی تو به من درس زندگی اموختی .مادر ستارها نمایی از نگاه توست و مهتاب پرتوی از عطوفت و سپیده حکایتی از صداقتت،قلم از نگارش شکوه تو ناتوان است مادر اگر نمی توانم از کوشش هایت را ارج نهم و محبت هایت راسپاس گزارم پوزش بی کرانم را همراه دسته گلی از هزاران تبریک بپذیر
مادر کانون عشق
مادر کانون عاطفه و مهر است و ظرفیت شکیب کمتری برای تحمل ناگواری ها را دارد لطافت طبعش و ضعف طبیعی او از یک سو ،نا توانی های فرساینده که از به دنیا اوردن فرزند و دیگر رنجها در او پدید امده است از سوی دیگر اورا به شدت ناتوان می کند،بی شک او شایسته تکریم و نوازش ،عطوفت و خدمت است
غزل لطیف روزگار
ای مادر عزیز ،تو بهترین گل واژه هستی تو غزل لطیف روزگاری ،تو دیوان محبت های ،تو سرود جویباری،تو اقیانوس عشقی ،تو دفتر رنجهای نا مکتوبی،اکنون که من ازتو هستی یافته ام جانم فدایت باد
چلچراغ محبت
مادر صفا و صویویت وصداقتت،گلاب گلبرگ های وجود توست ،عشق ایمان و در پیشانی بلند تو موج میزند.
چشمانت چلچراغ محبت است ،چشمه های مهربانی از چشم های تو سرچشمه گرفته است لب هایت پیام اور شادترین لبخند ها نگاه مهر اشنایت ،زلال دل نوازترین عاطفه هاست قلب تو رود همیشه جاری است از سایه مهربان دست هایت گل مهر می روید