حسیبحسیب، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

حسیب

سفر یک روزه به ایرانشهر

1390/7/25 12:38
نویسنده : مامان حسیب
641 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلم

دیروز ساعت ده ونیم صبح به همراه دایی عبدالباسط ودایی عبدالحلیم ودایی عبدالمجید با بابا بزرگ راهی ایرانشهر شدیم دایی باسط راننده بود از راه تنگ سرحه به سمت ایرانشهرحرکت کردیم هوا گرم  بود شما که تا سوار ماشین میشین خوابتون می بره رفتی توی بغل دایی حلیم خوابتون برد برای اینکه زودتر به ایرانشهر برسیم از این راه میریم در بین راه روستاهای زیادی و باغهای سرسبزی هست که  ادم دلش می خواد زیر سایه درختان بشینه واستراحت کنه برای اینکه زودتر برسیم ایرانشهر توقف نکردیم ساعت یک ونیم بعداز ظهر رسیدیم خونه بی بی بزرگ ،خاله جون به بی بی جون گفته بود که داریم میایم ایرانشهر،بی بی جون یه هفته قبل رفته بود ایرانشهر برای دیدن بابابزرگ مامان: بابا بزرگ مامان مریضه دکترا گفته بودن دیگه خوب نمیشه ،بی بی جون به دایی باسط زنگ زده گفته بیاین برای عیادت از بابابزرگ .دایی گفته بود باشه میایم  رسیدیم ایرانشهر خونه بی بی بزرگ ناهار خوردیم استراحت کردیم پسرخوبی بودی بازی کردی قبلش یه کمی گریه کردی ولی بعدش اروم شدی میوه خوردی چون سرما خورده بودی بهت لیمو شیرین دادیم تاخوب بشی عصر که شد رفتیم خونه عمه برای دیدن بابا بزرگ ،بابا بزرگ به بالشت تکیه داده بود یه کمی حالش بهتر بود یکساعتی پیش بابا بزرگ نشستیم گل گفتیم گل شنیدیم عمه ودخترعمه مامان رو ندیدیمشون چون درگیر کار خودشون بودن فقط یه سلام احوالپرسی کردیم باهشون بعدش رفتن دنبال کارخودشون موقع رفتن گفتن بشینیم برای شام ،گفتیم مسافریم باید برگردیم چابهار دستتون درد نکنه .بی بی جون به دختر عمه ش که مامان بابا میشه زنگ زد گفت کجایی که حسیب کوچولو امده بیا نوه کوچولو  تو ببین دارن برمی گردن چابهار نیم ساعت نگذشته بود بی بی به همراه دختر عموت زینب اومدن برای دیدنت بعد مامان زنگ زد به خالش گفت کجاین من می خوام امیر ارشا رو ببینم ده دقیقه بعد خاله با پسر کوچولوش ارشا جون امدن دور هم جمع شدیم بی بی بزرگ سفره شام رو پهن کرد نشستیم شام خوردیم بعد از شام از همه خداحافظی کردیم به سمت چابهار حرکت کردیم ساعت هشت ونیم بود که راه افتادیم ساعت یازده وپانزده دقیقه بود که رسیدیم چابهار خونه بی بی جون ،اینم از سفر یک روزه شما به ایرانشهر در تاریخ بیست دوم مهرماه سال نود

                                                    دوست دارم جگر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حسیب می باشد